Wednesday, July 27, 2011

توافق به چه شرطي ؟ ماندن به چه قيمتي؟

توافق به چه شرطي ؟ ماندن به چه قيمتي؟
روند حوادث اخير و خبرهايي كه بصورت عيني و سمعي از كه از منابع آگاه به ما رسيده دو چيز بسيار وحشتناك را روشن نمود.
1-      روابط طالبان با نيروهاي ائتلاف بخصوص نيروهاي آمريكايي
2-      توافقات پشت پرده كه منجر به تحويل دولت بعد از خروج نصفه و نيمه نيروهاي ائتلاف و پايان دوره رياست جمهوري كرزي – به نيروهايي كه بنام طالبان ياد مي شوند.
3-      وجود يك ليست سياه ترور از اشخاص و شخصيتهاي ملي و مبارز و وكلا ؛ كه از اين توافقات مطلع شده اند و درصدد جلوگيري از اين اتفاق ناميمون برآمده اند.

1-      آنچه كه تاكنون از آن به روابط پشت پرده ميان نيروهاي ائتلاف وطالبان ياد مي شد، در حد گمانه زني به شمار مي رفت ، اينك ديگر به واقعيتي انكار ناپذير بدل شده است. اگر يادتان باشد در سخنان استاد افضلي به رابطه نيروهاي انگليسي و طالبان ،اشاره هايي داشتيم. اينك تمام آن موارد را كه يادشده است در مورد تمامي نيروهاي چند مليتي و علي الخصوص نيروهايي امريكايي در نظر بگيريد. طبق اخبار واصله از داخل؛ نيروهاي امريكايي طي توافقاتي كه با نيروهاي طالبان داشته اند. نه تنها از آنها براي روند صلح دعوت ننموده و مجبور نكرده اند بلكه؛ حاضر شده اند كه درقبال عدم عمليات انتحاري در ميان نيروهاي آمريكايي مبالغ هنگفتي رابصورت ماهيانه به آنها پرداخت نمايند.
خب خود شما در نظر بگيريد اين همه هزينه و جنگ ومرمي و طياره و... براي اينكه ظاهرا نيروهاي مخالف را مجبور به تسليم يا انهدام يا مصالحه بادولت نمايند، ولي از سويي خرج جنگ آنها را هم خود آمريكايي ها پرداخت مي نمايند. و بصورت ماهيانه معاش جنگ طاقت فرساي آنان را خود آمريكايي ها پرداخت ميكنند. واضح و مبرهن است كه اين نيروهاي متخاصم(طالبان) ديگر عمليات هايشان را برعليه نيروهاي متجاوز انجام نداده و برعليه نيروهاي ملكي و دولتي و آنچه كه در ادامه خواهيم آورد برعليه مردم بيچاره افغانستان نمايند.
2-      دولت كرزي نيز در اين وضعيت شايد مجبور به اين توافق شود كه هيچ جبري در آن نمي بينيم ولي با اين وضعيت كرزي نيز توافق نموده است كه نوك پيكان حملات انتحاري را از خود دور نمايد. چرا و چگونگي آن:
همانطور كه گفتيم؛ نيروهاي ائتلاف توافق داشته اند كه حملات از آنها دورشود. و درقبال آن هزينه هايي را بصورت ماهيانه يا عوض بدل به طالبان پرداخت مي نمايند. به غير از اين ، براي ماندن در افغانستان نيز نياز به آشوب و جنگ دارند وبايد ثابت نمايند كه با رفتن آنها دوباره تروريسم و القاعده و طالبان سر بر مي آورند و ناامني وكشتار از سر گرفته مي شود. اين موضوع با مرگ بن لادن تشديد شده است و اذهان عمومي اين سوال را مي پرسند ديگر اين نيروها به دنبال چه هستند و حضور اين نيروها در افغانستان ديگرتحميل به حساب و غير ضروري مي آيد. اين نيروها بايد براي ماندن و جبران تلخكامي ها و جبران هزينه هاي صرف كرده بايد دليل خوبي بتراشند. بخصوص كه مردم اين كشورها نيز همين سوال را در تظاهرات ها مي پرسند و ديگر خسته شده اند . به همين دليل به توافق رسيده اند كه در دقايق نود كشور را به دست طالبان بسپارند و خون هزاران شهيد و بيگناه و زن وكودك را قرباني مصالح خويش بنمايند.
بدين صورت كرزي و متحدانش خواسته يا ناخواسته(كه البته خواسته) توافق نموده اند كه بزودي زود نيروهاي طالبان را كه خود تقويت نموده و زنده نگاهداشته اند را دوباره برسر قدرت بياورند تا بدين وسيله دليل موجهي براي ماندن يا حتي رفتن داشته باشند.
3-قبل ازترور محترم داوود داوود، شايعاتي در باره يك ليست ترور بر سر زبانها وجود داشت . با ترور ايشان ديگر اين شايعات از حد يك شايعه به واقعيت بدل گشت. طبق اطلاعاتي كه بدست آورديم. اكثر كساني كه از اين توافقات اطلاع داشته و در صدد جلوگيري آن برآمده اند در اين ليست سياه قرار گرفته اند كه از آن جمله مي توان به اشخاص زير كه تاكنون اطلاع يافته ايم اشاره نمود:
1-محترم داوود داوود كه در حمله تروريستي به شهادت رسيد.
3-       مهمند والي فعلي مزارشريف
4-      رمضان بشر دوست وكليل پارلمان
5-      محترم محقق شمال  وكيل پارلمان
6-      محترم خليلي  معاون ريس جمهور
و بسياري ديگر از كساني كه از وضعيت بخوبي آگاهي يافتند و سد راه محسوب مي شوند در اين ليست قراردارد.